آیا واقعا «قهرمان» بهترین فیلم اصغر فرهادی است؟!
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۳۴۸۷۳
یادداشت: مجتبی احمدی-دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا اصغر فرهادی و فیلمش این روز ها رکورد دار هستند اما اینکه آیا «قهرمان» بهترین فیلم اصغر فرهادی ست یا در کارنامه او بهتر از «قهرمان» نیز دیده می شود با نظرات متفاوتی از سوی کارشناسان و طرفداران او مواجه است.
وقتی که فیلمساز دغدغه اجتماعی دارد و نگاه مستند گونه اش را رو به واقعیت های جامعه اش می گشاید قطعا متفاوت است با اینکه برشی از جامعه اش را فقط از فیلتر نگاه خودش عبور داده باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اصغر فرهادی فیلمسازی خلاق، تحسین شده از سوی کارشناسان سینما در خارج و داخل کشور است اما بدیهی است که تصویر ذهنی او از هر واقعیت اجتماعی برداشتی است که این فیلمساز جسور، صاحب سبک و مطلع از تکنیک در فیلمسازی و فیلمنامه نویسی از ذهن و تفکرات و برداشت های خود از هنجار ها و ناهنجاری های جامعه اش دارد.
اگر تبحر و اشراف فیلمساز بر نماد ها و سمبل ها و حتی صنایع ادبی در نگارش فیلمنامه و تبدیل آن به تصویر را در تمام ساخته های فرهادی که اصولا زندگی را جلوی دوربینش می برد مد نظر قرار بدهیم شاید «قهرمان» را در کنار دیگر ساخته های او اثری متفاوت ببینیم نه بهترین!
«قهرمان» یک فیلم سیاسی نیست اما تمام بازخورد های اجتماعی حاصل از سیاست در آن دیده می شود.
این فیلم اصغر فرهادی که با جسارت خاصی ساخته شده است را از چند بعد باید بررسی کنیم، قهرمان جدا از ابعاد جامعه شناسانه ی ذهن فیلمساز که مشخصا مشرف بر آنچه ساخته است می باشد نگاهی تیزبین و هوشمندانه از جامعه ای است که شاید در لایه های زیرینش اتفاقاتی رخ می دهد که از آن خبر نداریم.
این روز ها خیلی می شنویم که «قهرمان» بهترین فیلم اصغر فرهادی است شاید این بدان معنا و مفهوم باشد که عمق نگاه فیلمساز در این اثر در طرح موضوع و ایجاد تعلیق ها و کش و مکش های دراماتیک به لحاظ تکنیک کوتاه نیامده و نه تنها شخصیت ها که جغرافیا و فضای حاکم بر قصه لحظه به لحظه طراحی و پیش بینی نشده همانند آنچه در اطراف ما رخ می دهد روایت می شود.
اگرچه فیلم واقع گرایانه فرهادی سخنی بالاتر از یک فیلم سرگرم کننده معمولی دارد اما این فیلم می تواند برای چندمین بار هم تماشاگرش را سرگرم کند چراکه نقد موضوع پس ذهن فرهادی در این فیلم هربار می تواند زاویه ای جدید در چالش اقتصادی موجود در اثر برای تماشاگر ایجاد کند و بدیهی است که مخاطب فیلم از هر قشری از جامعه جدا از برداشت شخصی می تواند به یک پیام واحد و آنچه مد نظر کارگردان است برسد.
فیلم ، بازی ها و کنکاش فیلمساز هرگز معمولی نیستند ولی ادبیات اثر در نگارش و ساختار به قدری هوشمندانه و با ظرافت پیش می رود که بعد از گذشت دو ساعت و اندی تشنگی بار اطلاعاتی که فیلم به تو می دهد سیرابت نمی کند.
فیلم «قهرمان» یک دوره فیلمنامه نویسی نامحسوس برای علاقه مندان این حرفه محسوب می شود که می توانند خط به خط با رخداد ها و رنگ آمیزی شخصیت ها و هر آنچه در یک فیلمنامه استاندارد موجود است دست پیدا کنند و به خلاقیت فیلمساز روی کاغذ در دست به یقه شدن با مخاطب تا لحظه آخر برسند که فیلمنامه «قهرمان» در نگه داشتن تماشاگرش تا پایان برای نتیجه گیری هرگز هیچ تعهدی ندارد.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: جامعه ذهن ناهنجاری مد اصغر فرهادی اصغر فرهادی ذهن جامعه مد بازی ادبیات رنگ آمیزی استاندارد خلاقیت ادبیات اصغر فرهادی بازی جامعه ذهن فیلم قهرمان سینما بازیگر امیر جدیدی فیلم اصغر فرهادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۳۴۸۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/ نگاهی به فیلم مست عشق
به ویژه اینکه تعدادی از آنها شهرتی جهانی داشته و میتوانند پای آثار نمایشی تولید شده در این چارچوب را به بازار جهانی باز کنند. موضوعی که چندان مورد توجه سینمای ایران قرار نگرفته و اندک آثار تولید شده در این باب نیز متعلق به تلویزیون بودهاند. فیلم سینمایی «مست عشق» ساخته حسن فتحی که به نوعی محصول مشترک ایران و ترکیه به حساب میآید، نخستین تجربه جدی سینمای ایران در این رابطه است که به تازگی روی پرده سینماهای کشور رفته و در هفته نخست رکورد فروش ریالی و تعداد تماشاگر را شکسته است.
فتحی که تجربه تولید آثار تاریخی در قاب کوچک را داشته، در «مست عشق» سراغ یکی از مهمترین شعرا و عرفای تاریخ ایران یعنی جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولانا رفته و بخشی از دوران زندگی وی را به تصویر کشیده که از کشش دراماتیک مناسبی برخوردار است. فرهاد توحیدی که یکی از قدیمیترین فیلمنامهنویسان پس از انقلاب به حساب میآید در «مست عشق»، مولانا و شمس تبریزی را به عنوان ستونهای فیلمنامه قرار داده و قصه را با محوریت این دو پیش میبرد. قصهای شخصیت محور که با چرخشی ظریف به سمت ماجرامحوری رفته و چند داستانک جذاب را به آن گره میزند.
توحیدی در پرده نخست، قصه را با یک حادثه آغاز کرده و سوالی را پیرامون ناپدید شدن شمس تبریزی مطرح میکند. سپس با یک فلاشبک به گذشتهای نه چندان دور رفته و برخورد مولانا و شمس را کلید میزند که سرانجام به یک نقطه عطف میرسد. جایی که مولانا مجذوب شخصیت پیچیده و خاص شمس شده و نگاهاش به جهان تغییر میکند. در نیمه میانی، توحیدی روی حسادت به عنوان یکی از تمهای فیلمنامه مانور داده و موانعی را بر سر راه مرید و مراد قرار میدهد تا از بار تنش حاکم بر آن کاسته نشود. در این بین رفت و برگشتهای زمانی هم رخ میدهد که از ساختار قصه بیرون نزده و تماشاگر را سردرگم نمیکند. در واقع این ساختار غیرخطی برای آن است که تکههای پازل قصه کنار یکدیگر قرار گرفته و یکپارچگی آن از دست نرود.
داستانهای فرعی نقشی کلیدی در پیکره فیلمنامههای امروزی دارند و ((مست عشق)) از این بابت نمونهای درخشان به حساب میآید. اولی قصه عشق نافرجام پسر مولانا (علاءالدین) به کیمیا خاتون است که به خوبی در بافت قصه جا افتاده و مثلثی عاشقانه را شکل میدهد و تماشاگر را به حدس و گمانهایی پیرامون نقطه عطف دوم فیلمنامه وادار میکند. دیگری داستانک مربوط به اسکندر بیک فرمانده خشن اهل قونیه است که علاقهای نافرجام به دختری مسیحی به نام مریم داشته و توحیدی این داستانک را به بهترین شکل به قصه اصلی پیوند زده است. نکته مهمی که در فیلمنامه ((مست عشق)) به چشم میخورد، وفاداری به اندازه نویسنده به تاریخ است که وجوه نمایشی خوبی نیز به آن بخشیده شده است. همانطور که از عشق به عنوان تم اصلی و جانمایه اثر بهره گرفته و آن را به شخصیتهای اصلی گره زده است.
حسن فتحی در آخرین ساخته سینماییاش دست به ریسک بزرگی زده و به سراغ شخصیتی رفته که میلیون ها طرفدار در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر دارد. او با توجه به فیلمنامه خوبی که در اختیار داشته تلاش کرده تا اثر شستهرفتهای را خلق کند. تلاشی که از همان سکانس نخست (کابوس جنگ اسکندربیک) خود را به رخ کشیده و تا آخر ادامه پیدا میکند. به ویژه در دکوپاژ فیلمنامه که ظرافت و وسواس خاصی در آن به چشم میخورد. برای مثال میتوان به سکانس گفتگوی طولانی شمس و مولانا اشاره کرد. البته نمیتوان از مست عشق گفت و به فیلمبرداری درخشان زندهیاد مرتضی پورصمدی و تدوین استاندارد میثم مولایی اشاره نکرد.
یکی از چالشهای مهم فیلم انتخاب بازیگران آن بوده که ترکیبی از بازیگران ایرانی و ترک به حساب میآید و ایجاد هارمونی میان آنها کار سختی به نظر میرسد. اتفاقی که تا حدود زیادی رخ داده و بازیگران نقش مهمی در کیفیت برجسته فیلم دارند. پارسا پیروزفر و شهاب حسینی انتخابهای هوشمندانهای برای ایفای نقشهای مولانا و شمس تبریزی بودهاند که البته کفه ترازو به سمت حسینی اندک چربشی دارد. همچنین بازیگران ترک زبان که در سینما و تلویزیون ترکیه شهرت زیادی دارند، در ایفای نقشها موفق بوده اند.
مست عشق از آن دسته فیلمهایی است که تولید و پست پروداکشن سختی داشته که از این بابت میتوان به گروه تولید آن دستمریزاد گفته و دستاوردهای آن برای سینمای ایران را به فال نیک گرفت.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903013